چه مغرورانه اشک ریختیم
چه مغرورانه سکوت کردیم
چه مغرورانه التماس کردیم
چه مغرورانه از هم گریختیم.
غرور هدیه شیطان بود و
عشق هدیه خداوند .
هدیه شیطان را به هم تقدیم کردیم و
هدیه خداوند را از هم پنهان کردیم .
هدیه خدا!!؟ : شیطان هدیه کی بوده!؟ پیدا کنید پرتقال فروش را!؟ نقش شیطان سنتی :؟
1- نزدیکترین راه را برای رسیدن به نیازهایت انتخاب کن!؟
2- تلاش برای ریسدن به نیازهای احساسی درونی وبرونی عقلانیت را دایم گوشزد میکند!؟ برو دنبالش و وسوسه میکند ولش نکن!؟
3- این شیطان دایم در وجود توست وهی نهیب می زنه به تو ...!؟ این شیطان را کی در وجود تو نهادینه کرده!؟ اگر او دانا و تواناست ؟ پس خلقتش از دانائی بوده؟ و حتمن وجود شیطان مفید بوده که در ما ذاتی نموده!؟ چرا همه انسانها شیطان را در عمل دوستش دارند!؟ هر چند اه و اوه بکنند!؟ من شیطان را دوست دارم و همه شیطونها را؟ خرد را پیشه کنیم - هر چه لازم بود گفتم : پیدا کن پرتقال فروش را؟
جمله خشم از کبر برخیزد از تکبر پاک شو
گر نخواهی کبر را رو بی تکبر خاک شو
خشم هرگز برنخیزد جز زکبر ما و من
هر دو را چون نردبان زیر آر و بر افلاک شو
هر کجا تو خشم دیدی،کبر را در خشم جوی
گر خوشی با این دو ماران خوش برو ضحاک شو
گر ز کبر و خشم بیزاری برو گنجی گزین
وزکبر و خشم دلشادی برو غمناک شو
لقمه شیرین که از وی خشم خیزد خود مخور
لقمه از لولاک گیر و بنده لولاک شو*
رو تو قصابی را ندا کن،کبر و کین را خون بریز
چند خفتی زیر این دو سگ چالاک شو
چند گردی در هوای حرص و آز و دودناک
بازگرد و درهوای عاشقانش پاک شو
شمس تبریزی بیاب و جان و دل را برفشان
چاکرانه جان بباز و چست در افلاک شو
مولانا
20304 بازدید
48 بازدید امروز
178 بازدید دیروز
1104 بازدید یک هفته گذشته
Powered by Gegli Social Network (Gohardasht.com)
Copyright ©2003-2024 Gegli Social Network (Gohardasht) - All Rights Reserved
Developed by Dr. Mohammad Hajarian